ایمانوئل والر اشتاین (متولد ۱۹۳۰)
جامعه شناس آمریکائی
نماینده ماکرو تئوری
ماکروتئوری جنبه های سیاسی ـ اقتصادی، تاریخی و قیاسی را در مد نظر دارد.
ماکروتئوری رقیب تئوری مدرنیزاسیون است.
درنهاد «روندهای پیوسته در تحول»، که آقای بری از سران حزب پی دی اس، به عنوان «نشانه مثبت یک مدرنیته اجتماعی» جا می زند، عامل مخربی آشیان کرده است:
این امر نشانگر خردستیزی ذاتی منطق تولید کاپیتالیستی است، که در آن، تخریب روزافزون پیش شرط رشد و کامیابی اقتصادی محسوب می شود.
وقتی که علیرغم تکثیر اقتصادی بی وقفه ثروت، فقر وفاقه گسترش می یابد و توسعه نیروهای مولده سرمایه داری برای اقشار پهناور مردم، کاهش رفاه به همراه می آورد، اشکال کار باید در سیستم موجود باشد.
فقر، فقط تنگنای مادی نیست!
فقر ـ علاوه بر آن ـ با احساس پوچی زندگی و با بی ارزش انگاشتن خویشتن خویش توأم و همراه است.
*****
- (پارادوکس عبارت است از ادعا و یا حکم به ظاهر، باطل و بی معنا، که پس از تجزیه و تحلیل دقیقتر بر حقیقت غول آسائی دلالت می کند. مترجم)
- مشخصه مناسبات زندگی و مناسبات کاری در سرمایه داری مخاطره آمیز عبارت است از حرص به پیشروی بی وقفه و بی حد و حصر!
- از انسان ها پیوسته راندمان کاری تازه ای درخواست می شود.
- اگر چه روند بازتولید اقتصادی ـ اجتماعی در پیشرفت روز افزون خود، کار کمی و کیفی را بطور سیری ناپذیری می بلعد، ولی تأثیر اجتماعی ـ فرهنگی قابل مقایسه ای بجا نمی گذارد.
- چون بخش بزرگی از انرژی فکری و منابع اقتصادی صرف یافتن موضع و مقام برتری برای مؤسسات منفرد مورد نظر در جبهه رقابت می شود.
- فراورده های جدید همواره تندتر و پرشتابتر به بازار آورده می شوند و روندهای تولیدی (اغلب به ضرر کارکنان) مطلوبتر می گردند، تا در برابر رقبا موقعیت و مقام بهتری کسب شود.
- هدف از «رشد» اقتصادی، رشد اقتصادی صرف نیست.
- رشد اقتصادی به ضرورتی اجتناب ناپذیر جهت جان سالم بدر بردن از مهلکه رقابت بدل شده است.
- زیرا علیرغم سرمایه گذاری های لاینقطع و بکار کشیدن بی رحمانه انسان ها، هر سبقت واقعی از رقبا عمر کوتاهی دارد :
- چه، رقبا نیز متقابلا از ترس عقب ماندن به گسترش تولید و اقدامات نوآورانه روی می آورند.
- ستایشگران «اقتصاد بازار» ـ بی توجه به روندهای واقعی ـ ادعا می کنند که رقابت و سودجوئی موتور مدرنیزاسیون، پیشرفت، رشد رفاه عمومی و رفع مؤثر حوایج بشری اند.
- شکی نیست که سرمایه داری پیشرفته جهان رنگارنگی از کالاها به همراه آورده است، ولی طرف دیگر این «برآیند» را نیز نمی توان نادیده گرفت که تولید بمثابه غلام حلقه به گوش گردش سرمایه بطرز روز افزونی، خود را از نیازهای اجتماعی دور می سازد.
- «قوانین بازار» در برخی از عرصه ها ـ حتی بنا بر معیارهای حاکم ـ برای هر جامعه متمدن زیانبار اند.
- برای مثال، می توان از کمپلکس پزشکی ـ صنعتی ـ بویژه در رشته های داروئی ـ نام برد:
- زیر فشار رقابت و سودجوئی، استراتژی های توسعه و تولید فراورده ها در رابطه با امکانات فروش تعیین می شوند.
- بسیاری از فراورده های داروئی جدید، چیزی جز ترکیبی از مواد داروئی کهنه موجود نیستند و لاجرم، تأثیر معجزه آسائی هم بجا نمی گذارند و هدف چیز دیگری جز فریب مردم و جلب مشتری نیست:
- فراورده های شرکت های داروئی رقیب نیز تأثیر مشابهی بجا می گذارند.
- علیرغم سرمایه گذاری های کلان و بکار گماردن انسان های بیشمار، توسعه مواد داروئی به دایره تنگی محدود می ماند :
- تولید باصطلاح «داروهای سبک و استیل زندگی»[۱] با تأثیرات مشکوک، رفته رفته افزایش می یابد و تولید داروهای ضرور برای بهداشت عمومی را از رده خارج می کند.
- تأثیر جانبی این داروها که مورد حمایت دستگاه های تبلیغاتی اند، عبارت است از دادن این توهم به خورد مردم، که گویا با مصرف هرچه بیشتر قرص های داروئی، می توان تندرستی را حفظ کرد.
- با شیوه ها و حیله های فروش مشابهی (که در مورد مواد رختشوئی نیز متداول است!) داروهای جدیدی وارد بازار می شوند.
- اطلاعات پزشکی جاری پزشکان یکطرفه و نارسا می ماند.
- صاحب نظران علمی قلابی زیر عنوان محققین مستقل، در مجلات علمی دست به عوامفریبی می زنند و توسط کنسرن ها دست و دلبازانه تقدیر می شوند و اجر می یابند.
- · دیگر دیری است که فاتحه تحقیق در مورد بیماری هائی که مخصوص مناطق فقیرنشین جهان اند و مبارزه علیه آنها سود کافی به همراه نمی آورد، خوانده شده است.
- و لذا به این کشورها داروهائی فروخته می شود که از نظر استانداردهای بین المللی کهنه شده اند و یا حتی در اروپا و امریکا در لیست داروهای غیر مجاز قرار دارند.
- داروهائی که مدت نگهداری شان گذشته است، به عنوان «احسان» از سر «خیرخواهی» به مردم کشورهای فقیر هدیه می شوند و بدین طریق صنایع داروئی می توانند مخارج کلان زهرزدائی از آنها را پس انداز کنند.
- بخش بسیار بزرگی از تولید اجتماعی فقط برای حفظ روند بازتولید اقتصادی ـ اجتماعی بر شالوده سرمایه داری مصرف می شود.
- درنهاد «روندهای پیوسته در تحول»، که آقای بری[۲] از سران حزب پی دی اس، به عنوان «نشانه مثبت یک مدرنیته اجتماعی» جا می زند، عامل مخربی آشیان کرده است:
- این امر نشانگر خردستیزی ذاتی منطق تولید سرمایه داری است، که در آن، تخریب روزافزون شرط رشد و کامیابی اقتصادی محسوب می شود.
- زیر فشار منطق بازار، بسیاری از وسایل فنی پیاپی نوسازی می شوند و به سبب بی تفاوتی نسبت به سرنوشت انسان و طبیعت موجب بروز خساراتی می شوند، که فقط با صرف انرژی فوق العاده زیاد قابل جبران و ترمیم اند (تازه اگر قابل ترمیم باشند!)