۱۳۹۰ اردیبهشت ۲۳, جمعه

دیکتاتوری

وقتی که نيستی
جهان چه خوبست
- و شبهايمان بی کابوس .
*
وقتی که نيستی
مردمانم
- در تمام ِ جهان - ،
زندگی می کنند :
زخمی به تن ندارند ؛
به زندان نمی روند ؛
شکنجه نمی شوند ؛
اعدامی در کار نيست ؛
تجاوزی در کار نيست .
*
وقتی که نيستی
تمام ِ ثروتهای ِ جهان
تنها برای چند تن نيست
و ديگرانی
- يعنی ما - ،
قدری نان به "نيش" خواهيم کشيد .
*
وقتی که نيستی
ديگر جائی برای ِ اديان نيست :
جائی هست برای ديگر بودن ؛
جائی هست برای دگر انديشيدن؛
جائی هست برای ِ هر آزادی
- حتی برای ِ آزادی ِ اديان .
*
وقتی که نباشی
شايد - به حتم - ،
بتوانيم نفسی بکشيم
و جانی بگيريم
و گريه هايمان
جايشانرا
به خنده ها دهند .
*
وقتی که نباشی
جائی برای ِ اسلحه نخواهد بود
جائی برای ِ کشتارهای ِ ميليونی نخواهد بود
- جائی برای ِ صلح خواهد بود .
سه شنبه 17 ارديبهشت 90 / 07 مه 11

(بالاخره همين امروز به شصت سالگی رسيدم - باورم نمیشود !)

0 نظرات: