۱۳۹۰ فروردین ۲۴, چهارشنبه

قتل‌عام امپریالیستی در غزه ادامه دارد

تا اين زمان عمليات اسرائيل “Cast Lead” حدودا 500 كشته به جاي گذاشته است كه خيلى از آنها غير نظامي و 2000 نفر مجروح شده اند و حال نصف انها وخيم مي باشد . سلاخي كم سابقه اي كه در نبردهاي بي بايان خاور ميانه وجود داشته است . عكس العمل درنده خويانه اسرائيل به پرتاب موشك هاي كاتيوشا و قسام به وسيله حماس بعد از 18 ماه انزواي سياسي و اقتصادي همه كس و همه چيز را از روي سنگدلي نابود كرد . موشك هاي برتاب شده مستمسكي شد تا عملياتي را به اجرا بگذارد كه قبلا با جزييات كمي طرح و برنامه ريزي شده بود كه با عزم راسخ و با استفاده از جديد ترين و بيجيده ترين اسلحه ها اجرا شد عمليات در طاهر هيچ بيشنهاد مخصوصي را در بر ندارد اما در واقع اهدافي قديمي و برخي اهداف جديد را نيز در بر دارد :


  1. يكي از اهداف حكومت اورشليم اتمام بازى با حماس است . تا حدودي كه سر سخت ترين رقيبش , درميان ملى گرايان فلسطينى حذف نشود ( ساده ترين كواه اين است كه وانمود كند با ابو مازن مرجع صلاحيتدار قابل انعطاف فلسطيني ملي گرا صحبت كند ) با اين عمل ظرفيت سوريه و ايران ضعيف مى شود و انها از اينكه دشمن سر سخت اسرائيل در سناريوى امپرياليستي خاور ميانه مي باشند نمي توانند نقششان را ادامه دهند .
  2. با اين عملكرد نظامى و با بحران ديپلماتيك و سياسي منتج از ان و تهيجي كه سراسر دنياي عرب را در بر گرفته است ، اسرائيل مجبور است كه گفتگوها را با سوريه بر روي استرداد بلندي هاي جولان پايان دهد . اينها مذاكراتي بودند كه مدتى قبل پس از سالها از امتناع مطلق گفتگو اغاز شده بود . براى اسرائيل بلندي هاي جولان دو مقصود در بر دارد. كه به طور سوق‌الجيشى اساس كنترل مرزهاي سوريه و لبنان هستند و مزيتهاى اقتصادى از قبيل كنترل منابع آب و زمين ان به عنوان يك منبع توليد كشاورزي مي باشد .
  3. در همان حال بحران غزه تلاشي است كه حكومت اورشليم به ريئس جمهور منتخب اوباما اين حقيقت را گوش زد مي کند ( اگرچه او قبلاً اعلان كرده است ) كه او در كنار ايالات متحده هم‌پيمان تاريخى انها است. اين به ما خيلى جيز ها درباره دولت جديد ايالات متحده آمريكا و ادامه نقش امپرياليستي در منطقه خيلي مهم خاور ميانه مى گويد و مقاصد اسرائيل در با فشاري و بازي بزرك و نقش كليدي استراتژيك در مقابل ايران و روسيه در مركز آسيا براى كنترل و بهره‌بردارى از ذخاير نفت و گاز مي باشد.
  4. اروبا بخصوص فرانسه ، از اين وضعيت بحرانى در مرحله اول با حضور مجدد ديبلماتيك و سپس اقتصادى در منطفه اي كه سال ها قبل از انجا رانده شده بود نفع مى برد . جدا از اينكه راه حل مذاكره جيزي را تغيير نمي دهد ، با شتاب كرفتن بحران ويرانگر اقتصاد بين المللي اين جنين رويدادها را مي تواند تشديد كند . منطق درگيرى مسلحانه و جنگ كه در دستور جلسه جاي دارد , از لبنان تا سرزمين‌هاى اشغالى ، از كرجستان تا ججن از خاورميانه تا قفقاز . شروطي كه دارد نقش مي بندد نه فقط انتقام‌گيرى ملى گرا ها بين اسرائيل و فلسطين يا بين روسيه و كرجستان براى كنترل اوستياي جنوبي نيست بلكه روشن سازي و تعريف مجدد از روابط بين قدرت هاي بزرك و كوجك امبرياليستي در مواجهه با بحران جهاني است .
در اين اثناء جمعيت غير نطامي فلسطينى و كارگران اين بها را مي بردازند . تا انجايكه توده‌ها به منافع سرمايه داري و بنياد كرايان مذهبي ان كردن مي نهند و به استراتژى هاي امپرياليستهاي بزرگ و كوجك تن مي دهند , هيج دورنماى ديگري براي تغيير جز كوشت قرباني و سلاخي شدن را ندارند . اين مانع اصلى براي تجديد مبارزه طبقاتى است. اي توده هاي عرب — امروز نوبت فلسطين است فردا هر كاركري در هر نقطه ديكر از منطقه كه بدبختانه مي تواند مركز منافع امپرياليست باشد — در راه مبارزه طبقاتي گام برداريد يا اينكه رويدادهاى وحشتناكي شبيه اين سرنوشت از پيش تعيين شده با تلفاتي بيشتر دوباره و با بدتر شدن بحران جهاني تكرار مي گردد . سرمايه‌دارى در حال احتضار امروز بيش از هميشه فقط مي تواند بحران توليد كند ، قرباني بيشتر براي كارگران ، رويش فقر , گرسنگى و جنگ ، براي اينكه ضمانت كند كه هنوز هم فردايي دارد .
قرباني شدن هاي دهشتناك كاركران به ما مي اموزد كه آينده كارگران عرب بستگي دارد به اينكه بجاي پذيرش سياست قرباني شدن و مبارزه بي وقفه بر عليه بورزوازي خودي كه مبني بر شكست انقلابي تمام جنك ها برخيزد اگرچه لباس ايدلوزي كه بر تن دارند سكولار يا محافظه كار مردمي يا بنيادگرا باشد اكرجه جنك عادلانه يا اينكه جنك غير عادلانه باشد
ترجمه از : م . الوند

0 نظرات: