۱۹۰۴- ریکاردو (پابلو نرودا) در ۱۲ ژوئیه در شهر پارال شیلی متولد میشود. مادرش آموزگار و پدرش کارمند راهآهن است. مادر چند ماه بعد در میگذرد.۱۹۳۳- انتشار «بیست شعر عاشقانه». بهعنوان کنسول وارد بوئنوس آیرس میشود. ملاقات با گارسیالورکا در همان شهر.
۱۹۱۷- نخستین اثرش، مقالهای با عنوان «شوق و پشتکار» در روزنامههای ولایتی چاپ میشود.
۱۹۲۱- برای تحصیل در دانشسرای عالی معلمین در رشتهٔ ادبیات فرانسه، بهسانتیاگو (پایتخت شیلی) نقل مکان میکند در ۱۴ اکتبر همین سال جائزه نخست اتحادیه دانشجویان شیلی بهخاطر شو «آواز جشنواره» بهاو تعلق میگیرد.
۱۹۲۳- چاپ مجموعه شعری بهنام «شفق»
۱۹۲۶- انتشار مجموعه «شهروند و امیدهای او» ترجمه قطعاتی ماریاریلکه (شاعر آلمانی) از متن فرانسه.
۱۹۲۷- بهعنوان کنسول افتخاری بهرانگون (پایتخت برمه) میرود.
۱۹۲۹- شرکت در کنگرهٔ حزب کنگره هند، در کلکته.
۱۹۳۲- بازگشت بهشیلی، درپی یک سفر دریایی که بیش از دو ماه بهطول انجامید.
۱۹۳۵- سفر بهمادرید بهعنوان کنسول. فعالیتهای ادبی در این شهر
۱۹۳۶- چاپ مجموعه «اولین سرودهای عشق» در مادرید.
شروع جنگهای داخلی اسپانیا. قتل گارسیا لورکا تحریر اشعار «اسپانیا در قلب»، عزل نرودا از مقام کنسولی و حرکت او بهپاریس
۱۹۳۷- تشکیل سازمانی بهنام «گروه آمریکای جنوبی برای کمک بهاسپانیا» با کمک چزاره وایهخو.
سخنرانی در کنگرهٔ ملتهای آمریکایی در پاریس. بازگشت بهشیلی. بنیانگذاری «اتحاد روشنفکران شیلی برای دفاع از فرهنگ». انتشار «اسپانیا در قلب»
۱۹۳۸- انتشار مجلهٔ «طلوع شیلی» بهسردبیری نرودا در سانتیاگو. نامزدی او از سوی جبههٔ خلق وپیروزی دُن پدرو سِرِدا در انتخابات ریاست جمهوری، سخنرانیهای نرودا در حمایت از او. «اسپانیا در قلب» در فضای تیره و اندوهبار جنگهای داخلی اسپانیا در بارسلون بهچاپ میرسد.
۱۹۳۹- حمایت از مهاجران و پناهندگان سیاسی اسپانیا.
شرکت در کنگرهٔ بینالمللی دموکراسی امریکا در مونته ویدهئو بهعنوان نمایندهٔ «اتحاد روشتفکران شیلی». انتشار نخستین ترجمههای اشعار او در شوروی. انتشار چند شعر از مجموعهٔ «خانهئی روی زمین» در فرانسه
مجموعهٔ «خانهئی روی زمین» در فرانسه
۱۹۴۱- دیدار از گواتمالا. توسط نازیها بهشدت مضروب میشود. حمایت و همدردی روشنفکران سراسر آمریکا از نرودا.
۱۹۴۳- ترجمه آثارش در کشورهای امریکای لاتین.
سفر و سخنرانی در کشورهای مختلف آمریکا.
۱۹۴۴- چاپ ویژهٔ مجموعهٔ اشعار «خانهای بر روی زمین» در نیویورک.
۱۹۴۵- سناتور مجلس شیلی میشود. جائزه ملی شیلی برای ادبیات بدو تعلق میگیرد. بهحزب کمونیست شیلی میپیوندد. در سپتامبر مجموعه شعر «بلندیهای ماچوپیچو» را بهپایان میرساند.
۱۹۴۶- دولت مکزیک بهاو نشان «عقاب آزتک» میدهد. انتشار مجموعهٔ «سومین سکونت»، سفر به تنگهٔ ماژلان. انتشار سخنرانیهایش توسط انجمن نویسندگان شیلی. انتشار «نامه صمیمانه بهمیلیونها انسان» در کاراکاس. سانسور مطبوعات در شیلی.
۱۹۴۸- سخنرانی در سنا با عنوان «من متهم میکنم». اخراج از مجلس سنا. دادگاه فرمان توقیف او را صادر میکند. مخفی میشود و در خفاگاهش «سرود همگانی» را میسراید.
۱۹۴۹- از شیلی میگریزد. شرکت در نخستین کنگرهٔ جهانی «هواداران صلح» در پاریس. نخستین دیدار از شوروی. شرکت در جشن یکصدوپنجاهمین سال تولد پوشکین. دیدار از لهستان و مجارستان. سفر بههمراه پلالوآر بهمکزیک. انتشار ترجمهٔ آثارش در سطح جهانی.
۱۹۵۰- انتشار آثارش بهطور زیرزمینی در شیلی. دیدار از گواتمالا و شرکت در مجلس تجلیلی که برای او بر پا کردهاند.
سفر بهدهلی و مصاحبه با جواهر لعل نهرو. ترجمهٔ اشعارش بههندی. دریافت جایزهٔ صلح جهانی همراه با پابلو پیکاسو بهخاطر اثرش «بگذار تا هیزم شکن بیدار شود».
چاپ «سرود همگانی» در مکزیک و چاپ مخفی آن در شیلی.
۱۹۵۱- سخنرانی دربارهٔ شعرهای نرودا در کشورهای مختلف جهان. شرکت در سومین جشنوارهٔ جوانان جهان در برلین. سفر بهپکن و اهداء جایزه صلح بهبیوهٔ سون یات سن.
۱۹۵۲- اقامت در ایتالیا. چاپ مجموعه «اشعار ناخدا». الغای حکم دستگیریش در شیلی. بازگشت بهوطن. دیدار از اتحاد شوروی.
۱۹۵۳- کنگرهٔ فرهنگ قاره را در سانتیاگو با حضور هنرمندان بلندپایهٔ امریکا تشکیل میدهد. انتشار دو مجموعهٔ «اشعار سیاسی» و «همه عشق». دریافت جایزه صلح لنین.
۱۹۵۴- چاپ مجموعهٔ «چکامهٔ ابتدایی». برگزاری جشن پنجاهمین سال تولد نرودا و تجلیلی جهانی از او.
گشایش بنیاد نرودا. ترجمهٔ مجدد اشعارش در کشورهای جهان.
۱۹۵۵- آشنایی با ماتلیده اوروتیا آخرین همسرش.
۱۹۵۶- انتشار مجموعه شعر «اقیانوس کبیر».
۱۹۵۷- آغاز نگارش «صد شعر عاشقانه» سفر بهآرژانتین دستگیری او بهوسیله پلیس و اخراج از آن کشور. برگزاری چندین شعر خوانی در مونته ویدهئو.
انتشار «سومین کتاب چکامهها»
شرکت در مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری در شیلی.
چاپ مجموعهٔ «دریانوردی و بازگشت».
۱۹۶۰- ترجمه شعر «نَرگاو» بهفرانسه، با نقاشیهای پابلو پیکاسو.
سفر بهکشورهای اروپایی و بعد به هاوانا.
کتاب «حماسه» او در کوبا منتشر میشود. چاپ نهایی کتاب «صد شعر عاشقانه».
۱۹۶۱- انتشار چند مجموعه شعر و از جمله «قصههای تشریفاتی». انتشار «بیست شعر عاشقانه و یک ترانه غمناک» در یک میلیون نسخه.
۱۹۶۳- انتشار «پیک جهانی». عضویت در مدرسهٔ فلسفهٔ دانشگاه شیلی. دیدار از شوروی. انتشار کتاب «از نیرو سرشار»
۱۹۶۴- انتشار بخشی از کتاب «خاطرات جزیرهٔ سیاه» انتشار غزلهای نرودا زیر عنوان «فلز صمیمی» مراسم ششمین سالگرد تولد شاعر در شیلی و چند کشور جهان. انتشار یک سلسله سخنرانی از ادبای جهان دربارهٔ نرودا. انتشار «خاطرات جزیرهٔ سیاه» در پنج جلد. ترجمه «رومئو و ژولیت» شکسپیر توسط نرودا.
۱۹۶۵- دریافت دکترای افتخاری ادبیات از دانشگاه آکسفورد انگلستان.
در مجارستان کتاب «ضیافت در مجارستان» را با همکاری «میگل آنجل آستوریاس» مینویسد که همزمان بهپنج زبان ترجمه میشود.
۱۹۶۶- بهدعوت انجمن قلم جهانی بهنیویورک میرود. شعرخوانی در نیویورک و بعد مکزیکوسیتی. انتشار «تجلیل از پابلو نرودا» بهقلم لویی آراگون در پاریس. انتشار کتاب «خانهای بر شن»
۱۹۶۷- شرکت در کنگرهٔ نویسندگان شوروی در مسکو. دیدار از اروپا. بازگشت بهشیلی.
انتشار مجموعه «دستهای روز» در شیلی.
۱۹۶۹- انتشار «پایان جهان». برپایی نمایشگاهی از آثار وی در شیلی.
به عنوان نامزد ریاست جمهوری از طرف حزب کمونیست انتخاب میشود. سپس بهنفع آلنده از انتخابات کنار میگیرد.
۱۹۷۰- فعالیت در مبارزات انتخاباتی بهنفع آلنده. چاپ منظومهٔ «شمشیر شعلهور». پیروزی جبههٔ خلق در انتخابات شیلی. ریاست جمهوری سالوادور آلنده. نرودا بهسفارت شیلی در فرانسه میرود.
۱۹۷۱- دریافت جائزه نوبل در ادبیات.
۱۹۷۲- سفر بهنیویورک بهدعوت انجمن جهانی قلم. در سخنرانی افشاگرانهاش محاصرهٔ اقتصادی شیلی توسط ایالات متحده امریکا را محکوم میکند.
ویرایش نهایی کتاب «خاطرات» را آغاز میکند. استعفا از سفارت در فرانسه و بازگشت بهشیلی. شرکت در مراسم بزرگداشت خود در استادیوم ملی سانتیاگو، با شرکت چندین ده هزار تن.
۱۹۷۳- اشعار سیاسی نرودا زیر عنوان «تحریک بهآدمکشی نیکسون و حرکت انقلابی شیلی». در اواسط سال طی اعلامیهئی از روشنفکران جهان تقاضا کرد برای جلوگیری از جنگ داخلی در شیلی تلاش کنند.
انتشار مجموعه آثارش در شیلی.
در ۱۱ سپتامبر کودتای نظامیان دولت اتحاد خلق را سرنگون میکند. مرگ سالوادور آلنده.
در ۲۳ سپتامبر نرودا در سانتیاگو در میگذرد. خانهٔ شاعر در سانتیاگو، در شب مراسم احیای او بهوسیله اوباش غارت میشود و تمام یادگارهای ارزندهٔ آن از میان میرود.
ترجمه: ف. فریاد
0 نظرات:
ارسال یک نظر